افتتاحیه
به مناسبت بازگشایی حوزه های علمیه خواهران ، مراسم افتتاحیه با حضور جناب آقای مومنی در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) برگزار گردید.
به مناسبت بازگشایی حوزه های علمیه خواهران ، مراسم افتتاحیه با حضور جناب آقای مومنی در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) برگزار گردید.
دکتر عزیزی از زاویه دیگری به ضرورت مسئله حجاب پرداخت.
به گزارش رابط خبری مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)، دکتر سعید عزیزی با حضور در این مجموعه، از زاویه دیگری پیرامون مسئله حجاب سخن گفت.
وی با اشاره به آیه «الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها…» اظهار داشت که عبارت «جنس متفاوت» را جایگزین «جنس مخالف» کنیم و سپس با بیان تفاوت های خلقت زن و مرد گفت: اگر مردی نیاز عاطفی پیدا کند، فعالیتش بیشتر می شود و در مقابل اگر زنی این نیاز را در خود ببیند، محزون می شود، زیرا نحوه خلقت زنان و مردان اینگونه اقتضا میکند که زن مظهر ناز و مرد مظهر نیاز باشد.
عزیزی در ادامه گفت: مردان دارای ویژگی دیداری و زنان دارای ویژگی شنیداری هستند و لذا از همین ویژگی دچار آسیب می شوند.
وی پس از بیان آیه «…لیزلقونک بابصارهم…» و آیه «من شر حاسد اذا حسد» ، تصریح کرد : آیه اشاره دارد به اینکه برخی افراد با چشم های خود انسان را می آزارند؛ در کتاب «حلیة المتقین» در باب «آداب انگشترها»، ذکر شده است که سنگ فیروزه دارای خاصیت انعکاس انرژی های منفی و آزار دهنده ایست که از چشم ها ساطع می گردد؛ همانگونه که خداوند در سوره فلق اشاره نموده است که پناه ببریم به خداوند از شر حسود، زمانی که انرژی منفی از نگاهش ساطع می گردد.
وی ادامه داد: طبق نظر کارشناسان، 6/84 % از جسم زن برای مردان دارای تحریک بصری است و این تحریک بصری در لباسهای جذب، بیش از لباسهای رنگی ، و در بین افراد فامیل به دلیل روابط بیشتر و نزدیک تر، بیش از نامحرمان غریبه است.
دکتر سعید عزیزی، سپس به تبیین مراحل نگاه حرام پرداخته و گفت: نگاه اول دریافت و تحریک است و نگاه دوم، القای انرژی های منفی ذهن است؛ در نگاه اول خود فرد بیمار می شود و با نگاه دوم، تو را هم بیمار میکند و لذا در متون دینی فرموده شده است که نگاه دوم از نگاه اول خطرناک تر است.
عزیزی پس از اتمام سخنان خود، به مناسبت حضور در ایام دهه اول محرم الحرام، به روضه خوانی پرداخت.
لازم به ذکر است که این مراسم، در روز یکشنبه، هجدهم مهر ماه مصادف با هفتم ماه محرم برپا گردید.
معاونت فرهنگی حوزه علمیه فاطمه الزهرا(س) ضمن تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین « عليه السلام » و اصحاب وفادارش ، اعلام کرد :مرکز نشر هاجر در چند سال اخیر علاوه بر چاپ و نشر کتابهای درسی ، اقدام به تألیف و چاپ آثار مورد نیاز طلاب به خصوص در موضوعات فرهنگی – تبلیغی نموده است .
وی افزود: این مرکز همزمان با فرارسیدن ماه محرم ، اقدام به انتخاب آثار مرتبط با این ایام نموده و این آثار را تحت عنوان بسته ویژه کتاب های محرم (تصویر زیر) با 40% تخفیف ویژه (مدارس علميه خواهران) ، تقدیم به ره پویان حسینی مینماید .
ایشان خاطر نشان کرد: این آثار میتواند منابعی مناسب و متّقن برای انجام مسابقات علمی- فرهنگی و یا در جهت بهره مندی مبلغین به عنوان محتوای تبلیغی مدنظر قرار گیرد .
گفتنی است معاونت فرهنگی با شماره تماس 02633510013 ،تا تاريخ 4/8/95 آماده ثبت سفارش ها می باشد .
شب دهم شب عاشورا است و سید در اقبال از براى این شب دعا و نمازهاى بسیار با فضیلتهاى بسیار نقل کرده از جمله صد رکعت نماز هر رکعت به حمد و سه مرتبه قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ و بعد از فراغ از جمیع بگوید سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلااِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ العَظیمِ هفتاد مرتبه و در روایت دیگر بعد از الْعَلِىِّ الْعَظیمِ استغفار نیز ذکر شده و از جمله چهار رکعت در آخر شب در هر رکعت بعد از حمد هر یک از آیة الکرسى و توحید و فَلَق و ناس را ده مرتبه بخواند و بعد از سلام صد مرتبه توحید بخواند و از جمله چهار رکعت نماز در هر رکعت حمد و پنجاه مرتبه توحید و این نماز مطابق است با نماز امیرالمؤ منین علیه السلام که فضیلت بسیار دارد و بعد از نماز فرموده ذکر خدا بسیار کند و صَلَوات بسیار بفرستد بر رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و لعن کند بر دشمنان ایشان آنچه مى تواند و در فضیلت احیاءِ این شب روایت کرده که مثل آنست که عبادت کرده باشد به عبادت جمیع ملائکه و عبادت در آن مقابل هفتاد سال است و اگر کسى را توفیق شامل حال شود در این شب در کربلا باشد و زیارت امام حسین علیه السلام کند و بَیتوته نزد آن جناب نماید تا صبح خدا او را محشور فرماید آلوده به خون امام حسین علیه السلام در جمله شهداء با آن حضرت .
روز دهم: روز شهادت اَبُوعَبْداللّهِ الحُسَین علیه السلام و روز مصیبت و حزن ائمّه اطهارعَلیهمُ السلام و شیعیان ایشان است و شایسته است که شیعیان در این روز مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردند و از براى خانه خود چیزى ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و تعزیت حضرت امام حسین علیه السلام را اقامه نمایند و به ماتم اشتغال نمایند به نحوى که در ماتم عزیزترین اولاد و اَقارب خود اشتغال مى نمایند و زیارت کنند آن حضرت را به زیارت عاشوراء که بعد از این بیاید انشاءالله تعالى و سعى کنند در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت و یکدیگر را تعزیت گویند در مصیبت آن جناب و بگویند:
اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَکمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ
بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى حسین علیه السلام
وَجَعَلَنا وَاِیاکمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلامُ
و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش امام مهدى از خاندان محمد علیهم السلام
و شایسته است در این روز مقتل بخوانند و یکدیگر را بگریانند روایت شده که چون حضرت موسى علیه السلام ماءمور شد به ملاقات جناب خضر و تعلّم از او اوّل چیزى که در وقت ملاقات بین ایشان مذاکره شد آن بود که آن عالِم حدیث نمود براى حضرت موسى مُصیبَتها و بلاهایى که بر آل محمد عَلیهمُ السلام وارد مى شود پس گریستند هر دو و سخت شد گریستن ایشان .
و روایت شده از ابن عبّاس که گفت در ذیقار خدمت امیرالمؤ منین علیه السلام رسیدم صحیفه اى بیرون آورد به خطّ خود و املاء پیغمبر صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله و خواند براى من از آن و در آن صحیفه بود مَقْتَلِ امام حسین علیه السلام و آنکه چگونه کشته مى شود و کى مى کشد او را و کى یارى مى کند او را و کى با او شهید مى شود پس گریه کرد آن حضرت گریه سختى و مرا به گریه درآورد فقیر گوید که اگر مقام را گنجایش بود مختصر مَقْتَلى در اینجا ذکر مى کردم لکن محلّ را گنجایش نیست هرکه خواهد رجوع کند به کتُبِ ما در مَقْتَل .
و بالجمله اگر کسى در این روز نزد قبر امام حسین علیه السلام باشد و مردم را آب دهد مثل کسى باشد که لشکر آن حضرت را آب داده باشد و با آن جناب در کربلا حاضر شده باشد .
و خواندن هزار مرتبه توحید در این روز فضیلت دارد و روایت شده که خداوند رحمان نظر رحمت بسوى او کند .
و سید براى این روز دعایى نقل کرده است شبیه به دعاء عشرات بلکه ظاهر آنست که خود آن دعا باشد موافق بعضى روایات آن و شیخ از عبدالله بن سنان از حضرت صادق علیه السلام چهار رکعت نماز و دعایى نقل کرده که در این روز در وقت چاشت باید به عمل آورد و ما به ملاحظه اختصار ذکر نکردیم [هرکه طالب است به زادالمعاد رجوع نماید]
و نیز شایسته است که شیعیان در این روز امساک کنند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کنند و در آخر روز بعد از عصر افطار کنند به غذایى که اهل مصیبت مى خورند مثل ماست یا شیر و امثال آنها نه مثل غذاهاى لذیذه و آنکه جامه هاى پاکیزه بپوشند و بندها را بگشایند و آستین ها را بالا کنند به هیئت صاحبان مصیبت و علاّمه مجلسى در زادالمعاد فرموده و بهتر آنست که روز نهم و دهم را روزه ندارند زیرا که بنى امیه این دو روز را براى بَرَکت و شماتت بر قتل آن حضرت روزه مى داشتند و احادیث بسیار در فضیلت این دو روز و روزه آنها بر حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله بسته اند و از طریق اهل بیت عَلیهمُ السلام در مذمّت روزه این دو روز خصوصا روز عاشورا وارد شده است و ایضا بنى امیه علیهم اللَّعْنَةُ از براى برکت آذوقه سال را در روز عاشورا در خانه ذخیره مى کرده اند .
لهذا از حضرت امام رضاعلیه السلام منقول است که هر که ترک کند سعى در حوائج خود را در روز عاشورا و پى کارى نرود حق تعالى حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد حقّتعالى روز قیامت را روز فَرَح و سُرُور و شادى او گرداند و دیده اش در بهشت به ما روشن گردد و هرکه روز عاشورا را روز برکت نامد و از براى منزل خود در آن روز چیزى ذخیره کند خدا آن ذخیره را براى او مبارک نگرداند و در روز قیامت با یزید و عُبَیدُاللّهِ بن زیاد و عمر بن سعد عَلَیهِمُ اللَّعْنَةُ محشور گردد .
پس باید که در روز عاشورا آدمى مشغول کارى از کارهاى دنیا نگردد و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشد و امر کند اهل خانه خود را که تعزیه آن حضرت را بدارند و مشغول ماتم باشند چنانکه در ماتم عزیزترین اولاد و اقارب خود مى باشند و در آن روز امساک کند از خوردن و آشامیدن بى آنکه قصد روزه کند و در آخر روز بعد از عصر افطار کند اگر چه به شربت آبى باشد و روزه تمام ندارد مگر آنکه در خصوص آن روز روزه واجبى داشته باشد که به نذر یا مثل آن بر او واجب شده باشد که آن روز را روزه باید بگیرد
و در آن روز آذوقه در خانه ذخیره نکند و نخندد و مشغول لهو و لعب نگردد .
و هزار مرتبه بر قاتلان آن حضرت لعنت کند و بگوید اَلّلهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَینِ علیه السلام
مؤ لّف گوید از کلام این بزرگوار معلوم شد که احادیثى که در فضیلت روز عاشورا است مجعول و بر حضرت رسول صلى الله علیه و آله بستهاند و صاحب شفاء الصدور در شرح این فقره از زیارت عاشورا اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یوْمٌ تَبَرَّکتْ بِهِ بَنُو أُمَیةَ کلام را در این مقام بسط داده ملخصش آنکه تبرک بنى امیه به این یوم مشئوم بر چند وجه است :
یکى آنکه ذخیره قوت و آذوقه را در این روز سنت شمردند و آن آذوقه را تا سال دیگر مایه سعادت و سعه رزق و رغد عیش دانستند چنانچه در اخبار اهل بیت از باب تعریض به ایشان نهى از این مطلب مکرر وارد شده است و دیگر اقامه مراسم عید است از توسعه رزق بر عیال و تجدید ملابس و قص شارب و تقلیم اظفار و مصافحه و تعییدات دیگر که طریقه بنى امیه و اتباع ایشان بر او جارى است و دیگر التزام بر روزه این روز است که اخبار کثیره در فضل او وضع کردهاند و ملتزم به صیام این روزند امر چهارم از وجوه تبرک به یوم عاشورا اینکه دعا و طلب حوائج را در این روز مستحب دانستهاند و به جهت این کار مناقب و فضائلى براى این روز به جعل و وضع افترا کردند و دعاهایى چند تلفیق کرده تعلیم عاصیان نمودند تا امر ملتبس و کار مشتبه شود چنانچه در خطبهاى که در بلاد خود در این روز مىخوانند براى هر نبى وسیله و شرفى در این روز زیاد مىکنند مثل إخماد نار نمرود و قرار سفینه نوح و إغراق جند فرعون و إنجاء عیسى از دار یهودان چنانچه (شیخ صدوق از جبله مکیه نقل کرده که شنیدم از میثم تمار رضی الله عنه که فرمود و الله مىکشند این امت پسر پیغمبر خود را در محرم در روز دهم و هر آینه اعداء حق سبحانه و تعالى این روز را روز برکت قرار دهند و همانا این کار شدنى است و پیشى گرفته است در علم خداى تعالى
و من میدانم او را به عهدى که از مولایم أمیر المؤمنین علیه السلام به من رسیده تا آنکه جبله مىگوید گفتم چگونه مردم روز قتل حسین را روز برکت قرار دهند پس میثم بگریست و فرمود حدیثى وضع کنند که او روزى است که خداى تعالى در او توبه آدم را قبول کرد با اینکه خداى تعالى در ذیحجه توبه آدم را قبول کرد و گمان مىکنند که او روزى است که خداى تعالى یونس را از شکم ماهى بیرون آورد با اینکه خداى تعالى یونس را در ذیقعده از شکم ماهى بر آورد و گمان مىکنند که او روزى است که سفینه نوح بر جودى قرار گرفت با اینکه استواء سفینه در روز هیجدهم ذیحجه بوده و گمان مىکنند که او روزى است که خدا دریا را براى موسى در او بشکافت با اینکه این کار در ربیع الاول بود) و بالجملة با این همه تصریح و تاکید که در خبر میثم شده و در حقیقت از علائم نبوت و امامت و دلیل حقیت طریقه شیعه است که اخبار یقینى چنان داده است و مضمون او مطابق با واقع محسوس است عجب است که دعایى بر طبق این اکاذب تلفیق شده و در کتب بعض بیخبران که غافل بوده اند مذکور و به دست عوام داده شده و البته خواندن آن دعا بدعت و محرم است و آن دعا این است :
به نام خداى بخشاینده مهربان
سُبْحانَ اللّهِ مِلاْ الْمِیزانِ وَمُنْتَهَى الْعِلْمِ وَمَبْلَغَ الرِّضا وَزِنَةَ الْعَرْشِ
منزه است خدا به پُرى میزان و منتهاى دانش و رسایى خوشنودى و هموزن عرش
بعد از دو سه سطر دارد ده مرتبه صلوات بفرستد و بگوید:
یا قابِلَ تَوْبَةِ ادَمَ یوْمَ
اى پذیرنده توبه آدم در روز
عاشُورآءَ یا رافِعَ اِدْریسَ اِلَى السَّماَّءِ یوْمَ عاشُورآءَ یا مُسَکنَ
عاشورا اى بالابرنده ادریس بسوى آسمان در روز عاشورا اى آرام کننده
سَفینَةِ نُوحٍ عَلَى الْجُودِىِّ یوْمَ عاشُورآءَ یا غِیاثَ اِبْراهیمَ مِنَ النّارِ
کشتى نوح بر کوه جودى در روز عاشورا اى فریادرس ابراهیم از آتش نمرود
یوْمَ عاشُورآءَ الخ
در روز عاشورا ((تا به آخر))
و شک نیست که این دعا را یکى از نواصب مدینه یا خوارج مَسْقَط یا امثال اینها جعل کرده و تَتْمیم ظلم بنى امیه را نموده تمام شد ملخّص کلام صاحب شفاء الصّدور و بالجمله در آخر روز عاشورا سزاوار است که یادآورى از حال حرم امام حسین علیه السلام و دختران و اطفال آن حضرت که در این وقت در کربلا اسیر اعداء و مشغول به حزن و بُکاء بودند و مصیبتهایى بر ایشان گذشته که در خاطر هیچ آفریده خُطُور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد وَ لَقَدْ اَجادَ مَنْ قالَ:
فاجِعَةٌ اِنْ اَرَدْتُ اَکتُبُها مُجْمَلَةً ذِکرَةً لِمُدِّکرٍ
مصیبت بزرگى که اگر خواهم بنویسمش به نحو اجمال براى یادآورى یادکننده
جَرَتْ دُمُوعى فَحالَ حائِلُها ما بَینَ لَحْظِ الْجُفُونِ وَالزُّبُرِ
اشکم سرازیر شود و حائل گردد میان پلک چشم و صفحات نامه
وَقالَ قَلْبى بُقْیا عَلَىَّ فَلا وَاللّهِ ما قَدْ طُبِعْتُ مِنْ حَجَرٍ
و دلم گوید ترحمى کن بر من که به خدا سوگند من از سنگ آفریده نشده ام
بَکتْلَهَاالاْرْضُوَالسَّماَّءُوَما بَینَهُما فى مَدامِعٍ حُمُرٍ
گریست بر آن مصیبت زمین و آسمان و هرچه مابین آن دو است به اشکهاى خونین
من از تحریر این غم ناتوانم که تصویرش زده آتش بجانم
ترا طاقت نباشد از شنیدن شنیدن کى بود مانند دیدن
پس برخیز و سلام کن بر رسول خدا و علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذریه سید الشهداءعَلیهمُ السلام و ایشان را تعزیت بگو بر این مصائب عظیمه با دل بریان و چشم گریان و بخوان این زیارت را:
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ ادَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ
سلام بر تو اى وارث حضرت آدم برگزیده خدا
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ
سلام بر تو اى وارث حضرت نوح پیامبر خدا سلام بر تو اى وارث
اِبْراهیمَ خَلیلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسى کلیمِ اللّهِ اَلسَّلامُ
ابراهیم خلیل خدا سلام بر تو اى وارث موسى هم گفتار خدا سلام
عَلَیک یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ
بر تو اى وارث حضرت عیسى روح خدا سلام بر تو اى وارث حضرت محمد
حَبیبِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلِی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَلِىِّ اللّهِ
حبیب خدا سلام بر تو اى وارث على امیر مؤ منان ولى خدا
اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ الشَّهیدِ سِبْطِ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ
سلام بر تو اى وارث حسن آن امام شهید و نوه رسول خدا سلام
عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ الْبَشیرِ النَّذیرِ وَابْنَ سَیدِ
بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند مژده دهنده و ترساننده و پسر آقاى
الْوَصِیینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یابْنَ فاطِمَةَ سَیدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ
اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام
عَلَیک یا اَبا عَبْدِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا خِیرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ اَلسَّلامُ
بر تو اى اباعبدالله سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده او سلام
عَلَیک یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ
بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا سلام بر تو اى کشته مظلومى که انتقام خونت گرفته نشد
اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الاِْمامُ الْهادِى الزَّکىُّ وَعَلى اَرْواحٍ حَلَّتْ بِفِناَّئِک
سلام بر تو اى امام راهنماى پاک و بر آن ارواحى که به آستان تو فرود آمدند
وَاَقامَتْ فى جِوارِک وَوَفَدَتْ مَعَ زُوّارِک اَلسَّلامُ عَلَیک مِنِّى ما
و در جوارت رحل اقامت افکندند و با زائرانت ورود کردند سلام من بر تو تا
بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِک الرَّزِیةُ وَجَلَّ الْمُصابُ
زنده ام من و برپا است شب و روز که براستى بزرگ شد به تو مصیبت و گران شد سوگوارى
فِى الْمُؤْمِنینَ وَالْمُسْلِمینَ وَفى اَهْلِ السَّمواتِ اَجْمَعینَ وَفى
در میان مؤ منان و مسلمانان و در میان ساکنین آسمانها همگى و در میان
سُکانِ الاْرَضینَ فَاِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ وَصَلَواتُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ
ساکنین زمینها ((انا للّه و انا الیه راجعون )) درودهاى خدا و برکاتش
وَتَحِیاتُهُ عَلَیک وَعَلى ابآئِک الطّاهِرینَ الطَّیبینَ الْمُنْتَجَبینَ وَعَلى
و تحیتهایش بر تو و بر پدران پاک و پاکیزه و برگزیده ات و بر فرزندان راهنماى
ذَراریهِمُ الْهُداةِ الْمَهْدِیینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا مَوْلاىَ وَعَلَیهِمْ وَعَلى
راه یافته شان باد سلام بر تو اى سرور من و بر ایشان و
++[رُوحِک وَعَلى ] اَرْواحِهِمْ وَعَلى تُرْبَتِک وَعَلى تُرْبَتِهِمْ اَللّهُمَّ لَقِّهِمْ
بر ارواح ایشان و بر تربت تو و بر تربت ایشان خدایا ببار بر ایشان
رَحْمَةً وَرِضْواناً وَرَوْحاً وَرَیحاناً اَلسَّلامُ عَلَیک یا مَوْلاىَ یا اَبا
رحمت و خوشنودى و روح و ریحانى سلام بر تو اى سرور من اى ابا
عَبْدِاللّهِ یا بْنَ خاتَمِ النَّبِیینَ وَیا بْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ وَیا بْنَ سَیدَةِ
عبدالله اى فرزند خاتم پیمبران و اى فرزند آقاى اوصیاء و فرزند بانوى
نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیک یا شَهیدُ یا بْنَ الشَّهیدِ یا اَخَ الشَّهیدِ
زنان جهانیان سلام بر تو اى شهید (راه حق ) و اى پسر شهید و اى برادر شهید
یا اَبَا الشُّهَدآءِ اَللّهُمَّ بَلِّغْهُ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذَا الْیوْمِ
و اى پدر شهیدان خدایا برسان به او از اجانب من در این ساعت و در این روز
وَفى هذَا الْوَقْتِ وَفى کلِّ وَقْتٍ تَحِیةً کثیرَةً وَسَلاماً سَلامُ اللّهِ عَلَیک
و در این وقت و در هر وقت تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام خدا بر تو
وَرَحْمَةُاللّهِ وَبَرَکاتُهُ یابْنَ سَیدِالْعالَمینَ وَعَلَى الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَک
و رحمت خدا و برکاتش اى فرزند آقاى جهانیان و نیز بر شهید شدگان با تو
سَلاماً مُتَّصِلاً مَا اتَّصَلَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ السَّلامُ عَلَى الْحُسَینِ بْنِ
سلامى پیوسته به پیوستگى شب و روز سلام بر حسین بن
عَلِىٍّ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَینِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ عَلَى
على شهید (راه حق ) سلام بر على بن الحسین آن شهید (عالیقدر) سلام بر
الْعَبّاسِ بْنِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ
عباس فرزند امیرمؤ منان آن شهید (والا مقام ) سلام بر فرزندان شهید
اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ اَلسَّلامُ عَلَى
امیر مؤ منان سلام بر فرزندان شهید حسن سلام بر
الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ
شهیدان از فرزندان حسین سلام بر شهیدان از فرزندان جعفر
وَعَقیلٍ اَلسَّلامُ عَلى کلِّ مُسْتَشْهَدٍ مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَللّهُمَّ صَلِّ
و عقیل سلام بر هر شهیدى که با ایشان بود از مؤ منان خدایا درود فرست
عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَبَلِّغْهُمْ عَنّى تَحِیةً کثیرَةً وَسَلاماً اَلسَّلامُ
بر محمد و آل محمد و برسان به ایشان از جانب من تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام
عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فى وَلَدِک الْحُسَینِ اَلسَّلامُ
بر تو اى رسول خدا نیکو کند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام
عَلَیک یا فاطِمَةُ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فى وَلَدِک الْحُسَینِ اَلسَّلامُ
بر تو اى فاطمه نیکو کند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام
عَلَیک یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فِى وَلَدِک الْحُسَینِ
بر تو اى امیرمؤ منان نیکو کند خدا صبر تو را در مصیبت فرزندت حسین
اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ اَحْسَنَ اللّهُ لَک الْعَزآءَ فى اَخیک
سلام بر تو اى ابا محمد حسن (مجتبى ) نیکو گرداند خدا صبر تو را در مصیبت برادرت
الْحُسَینِ یا مَوْلاىَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَنَا ضَیفُ اللّهِ وَضَیفُک وَجارُ اللّهِ
حسین اى مولاى من اى ابا عبداللّه من میهمان خدا و میهمان تواءم و در پناه خدا
وَجارُک وَلِکلِّ ضَیفٍ وَجارٍ قِرىً وَقِراىَ فى هذَا الْوَقْتِ اَنْ تَسْئَلَ
و پناه تواءم و براى هر میهمان و پناهنده اى حق پذیرایى است و پذیرایى من در این وقت این است که از
اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالى اَنْ یرْزُقَنى فَکاک رَقَبَتى مِنَ النّارِ اِنَّهُ سَمیعُ
خداى سبحان بخواهى که روزیم گرداند آزادى از آتش دوزخ را که براستى او شنواى
الدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ
دعا و نزدیک و اجابت کننده است
قال ابو عبدالله ( علیه السلام ): ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکة حرم
امام صادق (ع) فرمود : به راستی که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد .
منبع : کتاب کامل الزیارات ، ص 267 بحار، ج،98، ص 110
محرم هماره یادآور ابرمردی است فراتر از زمان و مکان. از خلق، منقطع و به خالق، رسیده. مردی از تبار آسمانیان که طواف کعبه بدنها را رها کرد تا کعبه دلها را طواف کند. دنیا را به دونان واگذاشت تا ملکوت را مالک شود. جان را پیشکش دوست کرد تا جانبخش مردگان متحرک گردد.
عزیزان خود را در راه خدا قربانی کرد تا دین خدا بماند و عزت یابد. غربت و تنهایی را پذیرفت آنگاه که مردمان بیوفا، عهد شکستند و او را در میان دنیاییان رها کردند تا در وانفسای فردایی که خواهد آمد، فریادرس تنها ماندگان باشد.
قال علی بن الحسین علیه السلام:
تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدری و تنادی أنا أرض الله المقدسة الطیبة المبارکة التی تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنة.
امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می درخشد و ندا در می دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 268
پاره شدن گلبرگ گلوی کودک را نظاره کرد و تاب آورد تا مبادا پیمانی که با خدا بسته است شکسته شود و سرانجام بر زمین افتاد و در خون خود غلتید و …
ملکوتیان ضجه زدند که: باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است. زمین و زمان ـ راستی ـ چگونه چنین فاجعهای را تحمل کردند؟ آیا سزاوار نبود که زمین همه چیز را در خود فرو برد و خورشید برای همیشه فرو افتد؟ اکنون هزار و سیصد و هفتاد محرم سپری شده است و خروش محرم 61 ﻫ . ق همچنان در گوش زمان طنین افکن است. هر یک از ما به تعداد سالهای عمر خود محرم دیده و ماجرای عاشورائیان را شنیدهایم. نوزادان با نوای «یا حسین» مادران آرام گرفتهاند … نسلها پی اندر پی میآیند و میروند و هیچ کس و هیچ چیز نتوانسته ـ و نخواهد توانست ـ حرارت عاشورا را در قلبها سرد نماید و سؤالی همچنان باقی است:
آیا عاشورا همان روز بود و کربلا همانجا؟ و پاسخ این است که: نه، هر روز میتواند عاشورا باشد و همه جا کربلا، و هر کس باید نیک به خود و پیرامون خود بنگرد که به جای اردوگاه حسین به لشکرهای حرامیان نپیوندد، و با گوش جان بشنود سروش آن خدایی مرد را که همی گوید «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» بیشک روزی خواهد رسید که پاسخ هر فرد، جایگاه او را در برابر خدای حقیقت روشن خواهد نمود؛ ولی آن جایگاه، دیگر ابدی است و غیر قابل تغییر.